«هوا بد است، تو با کدام باد می‌روی؟» این بخش از شعر «زندگی» هوشنگ ابتهاج را موقع خواندن این یادداشت گوشه ذهن داشته باشید. چون هر آنچه می‌گویم را باید بشکن‌ن بیامیزیم با این بخش از شعر ناصرالدین‌شاه که «تا قمر در عقربه حال ما چنینه». این توضیح ضروری و اولیه را گفتم که اگر ذکر مصیبت شد نگویید نویسنده بی‌انصافی کرد؛ چون خوب می‌دانم چنان ابر تیره‌ای سینه علم را در ایران گرفته که با بارش هزار ساله هم انگار قصد خالی شدن ندارد.

وقتی تحصیلات اشتغال نمی‌آورد

زمانی که تهران لوله‌کشی آب نبود، سیستم «آب منطقه‌ای» داشتیم. یعنی پشت‌بام خانه‌ها منبع آب می‌گذاشتند و با آب چاه پر می‌کردند. از همین منبع آب به لوله‌های خانه می‌آمد. اما بعدها آب لوله‌کشی آمد و منبع از جای خیلی بزرگتری تغذیه می‌شد. به نظر می‌رسد نظام «آموزش مخزنی» در ایران نیز شبیه به همان آب منطقه‌ای است؛ یعنی در حالی که لوله‌کشی علم به واسطه دسترسی همگانی به اینترنت همه‌گیر شده هنوز برخی از مسئولان علاقه دارند علم در خانه از مخزنی که آنان صلاح می‌دانند به خانه بیاید. برای همین برعکس همه دنیا که نظام آموزش افراد را برای یک شهروند مفید آماده می‌کند، در ایران ما هنوز نمی‌دانیم چرا باید سواد داشته باشیم و این سواد و علم قرار است کجا به کار ما بیاید. ما در مکتبخانه‌های مدرن چیزی را می‌آموزیم که سال‌های سال پیش استادان و مسئولان صلاح دانسته‌اند یاد بگیریم.

ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ضرب المثل بي بي گل عقاید یک مسـآفر Matthew Ron Tony نازل پرده آب | آبشار مصنوعی پرده آب | تولید پرده آب | آبنمای استخری دیواری داسنها و متنهای نویسنده ی ۱۲ ساله نیکتا ناصراحمدی يادگيري اصول محمد جواد رفسنجانی پسرخوانده ی دکتر حاج حسین درایتی